محل تبلیغات شما



روزی رسید كه تركم كرد و مسیر زندگیمان از هم جدا شد؛


بعد از مدتها كه عكسش را دیدم، فهمیدم اصلا هم جذاب نیست
رفتارش هم اصلا دلنشین نیست


شوخی هایش اصلا خنده دار نیست


و ادمهایی كه كنارش هستند هیچ هم ادم های خوشبختی نیستند


چرا باید از حضور یك ادم معمولی خوشحال باشند؟


فاصله او از یك ادم خاص تا یك ادم معمولی فقط دوست داشتن من بود


او معمولی شده بود چون من دیگر دوستش نداشتم.

 


وقتی بود

خیلی خـــــــوب بود

اینقدر خوب

که

خوشبخت ترین دختر جهان بودم

امـــا

وقتی رفت

اینقدر بد رفت

که کمرمو شد

مادرم از دردم مریض شد

خودم تو 20 سالگی مـــُـــردم

درست همون اوایل جــوونیم بود

ولی بعد از اون موقع

 نه زندگی کردم و نه جـــوونی

من تو 20 سالگی روحم رو از دست دادم

شاید این درست باشه

که

سه سال فقط سختی کشیدم

ولی یک عمر نابود شدم

نه بخاطر غصه نبودنش

نه بخاطر دلتنگیش

که  الان اصــــــلاً دلتنگشم نیستم

حتی

وقتی برگشت 

۳ سال  گذشته بود

اما این بار

دیگه من نخواستم که باشه

چون دیگه حسی نمونده بود

و میدونستم باز داره منو بازی میده

ميدونستم دلش يه جا ديگه گيره

با تمام بغض هایی 

که بعد از اون روز

تو تنهاییم

گریه شدند.

غصه من

از دست رفتن بهترین روزهای زندگیمه

که میتونست

الان

بهترین خاطراتم باشه

ولی شده کابوس الان و میان سالی و پیریم.

کاش میشد هیچ وقت

واسه چیزی که 

میدونیم 

5 سال دیگه

شــاید 

حتی شــــــــاید

از ذهنمون هم عبور نکنه 

5 دقیقه بیشتر 

غــــم 

به دلمون راه ندیــم

(Lgnd)


منو ببخش،من نبايد هيچ وقت به خودم اجازه ميدادم وارد زندگيت بشم،پشيمونم اما ديگه سودي نداره.فقط ميتونم بگم منو ببخش

تو راست ميگفتي،من هم سطح تو نبودم

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دل دیوونه